Part 6

پارت ۶
وقتی جیمین همکلاسی من بود

بعد از کلی قلقلک زنگ در میخوره

ا.ت : لباسم اومد
(میره در رو باز میکنه و لباس رو میگره و میره تو اتاق تا بپوشه )
ا.ت: چطوره

مینا : این چیه دیگه؟؟؟؟ (لباس ا.ت تو اسلاید دوم)

ا.ت : چشه مگه ؟

مینا: چشم نیست گوشه ااین چیه لباس باز بپوش

ا.ت : ببخشید پاییزه نمیتونم با شلوارک برم بیرون که =/


مینا: حق

(جهش زمان به وقتی که جیمین میاد دنبال ا.ت )
ا.ت: مینا من رفتم دوباره خز پارتی نگیری تو خونه ها ^_^

مینا : نه هیالت راحت

ا.ت: مینا

مینا : مرض گمشو برو دیگه ( در رو رو ا.ت میبنده )

ویو ا‌.ت
وای چقدر ماشینش باحاله این خر پوله یا چی نیگا ترو خدا راننده شخصی داره البته که یه پسر ۱۸ ساله تو کره ماشین واسه خودش نداره بگذریم باید خودمو آروم و ریلکس نشون بدم
(جیمین از ماشین پیاده میشه )
پرام لباسامون تقریبا شبیه (لباس جیمین اسلاید ۳)
ویو جیمین
برگام عجب دختر باحالیه از این پرو ها نیست معلومه سر به زیر یا هاها خوب آدمیو تو قلبم جا دادم هاها

جیمین : سلام ، خوبی ؟

ا.ت: سلام ، آره تو خبی ؟

ادامه دارد ......
ببخشید حال ندارم ته ساحل پیش برم
فردا پارت ۷ و ۸ رو میزارم